وجود امام معصومعلیهالسلام سر چشمه فایدهها وبرکات فراوانى است که به حضور او اختصاص ندارد. از جمله مىتوان دو فایده زیر را برشمرد:
وظیفه امامعلیهالسلام تنها بیان ظاهرى معارف و راهنمایى صورى مردم نیست. امام ولایت و رهبرى باطنى اعمال را نیز بر عهده دارد و حیات معنوى مردم را تنظیم مىکند و حقایق اعمال آنان را به سوى خدا حرکت و جهت مىدهد. بدیهى است که حضور و غیبت جسمانى امامعلیهالسلام در این مورد تأثیرى ندارد و امام از راه باطن به نفوس و ارواح مردم احاطه و اتصال دارد. وجود امام همواره لازم است، هرچند هنگام ظهور و اصلاح جهانىاش نرسیده باشد.
انسان در زندگى، حیاتى باطنى و معنوى دارد که از اعمالش سرچشمه مىگیرد و سعادت و شقاوت ابدىاش به طور کامل به آن بستگى دارد. از طرف دیگر، پیامبران و امامانعلیهالسلام خود نیز به دینى که مردم را به آن راهنمایى مىکنند و رهبرى آن را بر عهده دارند، عمل مىکنند و از همان حیات باطنى که مردم را به سوى آن حرکت مىدهند، برخوردارند؛ زیرا خداوند تا کسى را هدایت نکند، هدایت دیگران را به او نمىسپارد. در نتیجه امامعلیهالسلام علاوه بر ارشاد و هدایت ظاهرى داراى نوعى هدایت و جاذبه معنوى است و به وسیله حقیقت و نورانیت و باطن ذاتش در قلبهاى شایسته و آماده دخل و تصرف کرده، آنها را به سوى کمال و هدف آفرینش جذب مىکند.